دریچه ای رو به عشق
صفحه نخست        عناوین مطالب          نقشه سایت              ATOM            طراح قالب
"> گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من

گفتم: خدایا خسته‌ام

گفتی: لاتقنطوا من رحمة الله
     .:: از رحمت خدا نا امید نشید(زمر/53) ::.
گفتم: هیشکی نمی‌دونه تو دلم چی می‌گذرهگفتی: ان الله یحول بین المرء و قلبه

 


     .:: خدا حائل هست بین انسان و قلبش! (انفال/24) ::.
گفتم: غیر از تو کسی رو ندارمگفتی: نحن اقرب الیه من حبل الورید

 


     .:: ما از رگ گردن به انسان نزدیک‌تریم (ق/16) ::.
گفتم: ولی انگار اصلا منو فراموش کردی!گفتی: فاذکرونی اذکرکم

 


     .:: منو یاد کنید تا یاد شما باشم (بقره/152) ::.
گفتم: تا کی باید صبر کرد؟گفتی: و ما یدریک لعل الساعة تکون قریبا

 


     .:: تو چه می‌دونی! شاید موعدش نزدیک باشه (احزاب/63) ::.
گفتم: تو بزرگی و نزدیکت برای منِ کوچیک خیلی دوره! تا اون موقع چیکار کنم؟گفتی: واتبع ما یوحی الیک واصبر حتی یحکم الله

 


     .:: کارایی که بهت گفتم انجام بده و صبر کن تا خدا خودش حکم کنه (یونس/109) ::.
گفتم: خیلی خونسردی! تو خدایی و صبور! من بنده‌ات هستم و ظرف صبرم کوچیک... یه اشاره‌ کنی تمومه!گفتی: عسی ان تحبوا شیئا و هو شر لکم

 


     .:: شاید چیزی که تو دوست داری، به صلاحت نباشه (بقره/216) ::.
گفتم: انا عبدک الضعیف الذلیل...  اصلا چطور دلت میاد؟گفتی: ان الله بالناس لرئوف رحیم.:: خدا نسبت به همه‌ی مردم - نسبت به همه - مهربونه (بقره/143) ::.گفتم: دلم گرفتهگفتی: بفضل الله و برحمته فبذلک فلیفرحوا

 


     .:: (مردم به چی دلخوش کردن؟!) باید به فضل و رحمت خدا شاد باشن (یونس/58) ::.
گفتم: اصلا بی‌خیال! توکلت علی اللهگفتی: ان الله یحب المتوکلین
     .:: خدا اونایی رو که توکل می‌کنن دوست داره (آل عمران/159) ::.
گفتم: خیلی چاکریم!ولی این بار، انگار گفتی: حواست رو خوب جمع کن! یادت باشه که:و من الناس من یعبد الله علی حرف فان اصابه خیر اطمأن به و ان اصابته فتنة انقلب علی وجهه خسر الدنیا و الآخره

 


.:: بعضی از مردم خدا رو فقط به زبون عبادت می‌کنن. اگه خیری بهشون برسه، امن و آرامش پیدا می‌کنن و اگه بلایی سرشون بیاد تا امتحان شن، رو گردون میشن. خودشون تو دنیا و آخرت ضرر می‌کنن (حج/11) ::.
گفتم: چقدر احساس تنهایی می‌کنمگفتی: فانی قریب 

 


     .:: من که نزدیکم (بقره/186) ::.
گفتم: تو همیشه نزدیکی؛ من دورم... کاش می‌شد بهت نزدیک شمگفتی: و اذکر ربک فی نفسک تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال

 


     .:: هر صبح و عصر، پروردگارت رو پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد کن (اعراف/205) ::.
گفتم: این هم توفیق می‌خواهد!گفتی: ألا تحبون ان یغفرالله لکم

 


     ..:: دوست ندارید خدا ببخشدتون؟! (نور/22) ::.
گفتم: معلومه که دوست دارم منو ببخشیگفتی: و استغفروا ربکم ثم توبوا الیه 

 


     .:: پس از خدا بخواید ببخشدتون و بعد توبه کنید (هود/90) ::.
گفتم: با این همه گناه... آخه چیکار می‌تونم بکنم؟گفتی: الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبة عن عباده 

 


     .:: مگه نمی‌دونید خداست که توبه رو از بنده‌هاش قبول می‌کنه؟! (توبه/104) ::.
گفتم: دیگه روی توبه ندارمگفتی: الله العزیز العلیم غافر الذنب و قابل التوب

 


     .:: (ولی) خدا عزیزه و دانا، او آمرزنده‌ی گناه هست و پذیرنده‌ی توبه (غافر/2-3) ::.
گفتم: با این همه گناه، برای کدوم گناهم توبه کنم؟گفتی: ان الله یغفر الذنوب جمیعا.:: خدا همه‌ی گناه‌ها رو می‌بخشه (زمر/53) ::.گفتم: یعنی بازم بیام؟ بازم منو می‌بخشی؟گفتی: و من یغفر الذنوب الا الله.:: به جز خدا کیه که گناهان رو ببخشه؟ (آل عمران/135) ::.گفتم: نمی‌دونم چرا همیشه در مقابل این کلامت کم میارم! آتیشم می‌زنه؛ ذوبم می‌کنه؛ عاشق می‌شم!  ...  توبه می‌کنمگفتی: ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین

 


     .:: خدا هم توبه‌کننده‌ها و هم اونایی که پاک هستند رو دوست داره (بقره/222) ::.
ناخواسته گفتم: الهی و ربی من لی غیرکگفتی: الیس الله بکاف عبده
     .:: خدا برای بنده‌اش کافی نیست؟ (زمر/36) ::.
گفتم: در برابر این همه مهربونیت چیکار می‌تونم بکنم؟گفتی:یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا و سبحوه بکرة و اصیلا هو الذی یصلی علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظلمت الی النور و کان بالمؤمنین رحیما


.::
ای مؤمنین! خدا رو زیاد یاد کنید و صبح و شب تسبیحش کنید. او کسی هست که خودش و فرشته‌هاش بر شما درود و رحمت می‌فرستن تا شما رو از تاریکی‌ها به سوی روشنایی بیرون بیارن. خدا نسبت به مؤمنین مهربونه (احزاب)

گرد آورنده:فاطمه نظری




موضوع مطلب :

          
پنج شنبه 92 خرداد 23 :: 10:37 صبح

پدری با پسری گفت به قهر
که تو آدم نشوی جان پدر

حیف از آن عمر که ای بی سروپا
در پی تربیتت کردم سر

دل فرزند از این حرف شکست
بی خبر از پدرش کرد سفر

رنج بسیار کشید و پس از آن
زندگی گشت به کامش چو شکر

عاقبت شوکت والایی یافت
حاکم شهر شد و صاحب زر

چند روزی بگذشت و پس از آن
امر فرمود به احضار پدر

پدرش آمد از راه دراز
نزد حاکم شد و بشناخت پسر

پسر از غایت خودخواهی و کبر
نظر افگند به سراپای پدر

گفت گفتی که تو آدم نشوی
تو کنون حشمت و جاهم بنگر

پیر خندید و سرش داد تکان
گفت این نکته برون شد از در

«من نگفتم که تو حاکم نشوی
گفتم آدم نشوی جان پدر»

 

یابنده این شعرزیبا از:فاطمه نظری




موضوع مطلب :

          
پنج شنبه 92 خرداد 23 :: 10:22 صبح

خدا: بنده ی من نماز شب بخوان و آن یازده رکعت است.
بنده: خدایا ! خسته ام! نمی توانم.
خدا: بنده ی من، دو رکعت نماز شفع و یک رکعت نماز وتر بخوان.
بنده: خدایا ! خسته ام برایم مشکل است نیمه شب بیدار شوم…
خدا: بنده ی من قبل از خواب این سه رکعت را بخوان
بنده: خدایا سه رکعت زیاد است
خدا: بنده ی من فقط یک رکعت نماز وتر بخوان
بنده: خدایا ! امروز خیلی خسته ام! آیا راه دیگری ندارد؟
خدا: بنده ی من قبل از خواب وضو بگیر و رو به آسمان کن و بگو یا الله
بنده: خدایا!من در رختخواب هستم اگر بلند شوم خواب از سرم می پرد!
خدا: بنده ی من همانجا که دراز کشیده ای تیمم کن و بگو یا الله
بنده: خدایا هوا سرد است!نمی توانم دستانم را از زیر پتو در بیاورم
خدا: بنده ی من در دلت بگو یا الله ما نماز شب برایت حساب می کنیم
بنده: اعتنایی نمی کند و می خوابد
خدا: ملائکه ی من! ببینید من آنقدر ساده گرفته ام اما او خوابیده است چیزی به اذان صبح نمانده او را بیدار کنید دلم برایش تنگ شده است امشب با من حرف نزده
ملائکه: خداوندا! دوباره او را بیدار کردیم ،اما باز خوابید
خدا: ملائکه ی من در گوشش بگویید پروردگارت منتظر توست
ملائکه: پروردگارا! باز هم بیدار نمی شود!
خدا: اذان صبح را می گویند هنگام طلوع آفتاب است ای بنده ی من بیدار شو نماز صبحت قضا می شود خورشید از مشرق سر بر می آورد
ملائکه:خداوندا نمی خواهی با او قهر کنی؟
خدا: او جز من کسی را ندارد…شاید توبه کرد… بنده ی من تو به هنگامی که به نماز می ایستی من آنچنان گوش فرا میدهم که انگار همین یک بنده را دارم و تو چنان غافلی که گویا صد ها خدا داری
برگرفته از وبلاگ باغ آرزوها




موضوع مطلب :

          
شنبه 91 بهمن 14 :: 7:13 عصر

سلام بر شما خواننده گرامی
 میخوایم در مورد پاداش های 29 گانه نماز صحبت به میان بیاریم.
به همین سبب از روایت ضمره ابن حبیب استفاده می کنیم.
ضمره ابن حبیب گوید راجع به نماز از پیغمبر(ص)سوال کردند، ایشان فرمودند:
1/نماز واجب دین است.2/موجب خشنودی خداست.3/طریقه پیامبران است.4/محبت ملایکه را جلب میکند.5/هدایت وایمان است6/نور معرفت است.7/برکت رزق است.8/راحت بدن است.9/برای شیطان ناخوشایند است.9/حربه ای در مقابل کفار میباشد.11/سبب مستجاب شدن دعاست.12/قبولی اعمال است.13/توشه آخرت مومن است14/شفیع نزد ملک الموت هست.15/مونس قبر میباشد
احتمالا خسته نشدید که؟ ادامه بدم؟ پس گوش بدید!
16/فرش زیرپهلوست.17/جواب نکیر ومنکر است.18/نماز بنده در محشر تاجی است بر سرش.19/نوری در صورتش میباشد.20/لباسی بر تنش میباشد.21/پرده ای بین او وآتش.22/حجتی ست بین او و آتش.23/موجب نجات از جهنم.24/عبور از پل صراط است.25/کلید بهشت است. بازم بگم؟ 26/مهر حورالعین است.27/بهای بهشت است.28/نماز استکه بندگان را به بالاترین درجات میرساند.29/چون مشتمل بر انواع عبادات از جمله:تسبیح،تهلیل تکبیر نمجید وتقدیس خداوند و گفتار و دعاست!
با این همه پاداش آیا کسی هست که بیاد بگه من نمیخوام نماز بخونم؟یا این که تنبلیم میاد ! حوصله ندارم؟ خدایی حیف نیست؟! با یک عملمون میتونیم کلی ثواب ببریم!!!مؤدب
اشکال نداره هنوز هم فرصت برای جبران هست! افرادی ک میخوان نمازخوندن رو شروع کنند هنوز هم دیر نشده! بسم الله!
با خدا یه قرار بزارید و شروع کنید.ولی یادتون باشه که رو قرارتون بمونید و این مرحله مهمتر از مرحله قول دادن هست آرزوی موفقیت برای همه شما خوانندگان.
»اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم«
التماس دعا
برگرفه از وبلاگ عشق الهی




موضوع مطلب :

          
پنج شنبه 91 بهمن 12 :: 5:55 عصر

لوگو

آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 0
  • بازدید دیروز: 1
  • کل بازدیدها: 7192
امکانات جانبی